با گسترش سایت های اطلاع رسانی در بورس ها، اطلاعات به شکل گسترده و با سرعت زیاد در اختیار سرمایه گذاران و سهامداران بالقوه قرار میگیرد. به محض ورود اطلاعات جدید، قیمت ها تغییر میکند، با این حال اطلاعات قابل پیشبینی نبوده و هیچ سرمایه گذاری نمی تواند از فرصت های سودآور همراه با تبعیض استفاده کند. به همین دلیل است که نهاد نظارتی در بازار سرمایه، مقررات را به گونه ای طراحی و اجرا میکند که شفافیت اطلاعاتی ایجاد شود و فضا برای سوء استفاده از اطلاعات نهانی تا حد امکان حذف شود. حتی در صورت پذیرش فرضیه بازار کارا، کارایی بازارهای سرمایه در کشورهای مختلف تابع میزان بلوغ یافتگی قوانین و مقررات و اثر بخشی اجرای آن توسط نهاد ناظر است. به هر حال نمی توان انتظار داشت کارایی بازار سهام در بازارهای نوظهور مانند بازارهای پیشرفته یا با پیشینه، بیشتر باشد. تجربه نهادهای مالی، سرمایه گذاران، ناظران و مجریان این بازارها تاثیر مستقیمی بر کارایی بازار خواهد داشت. حتی در یک بازار، سهام مختلف دارای درجات مختلفی از کارایی خواهند بود. طبیعی است کارایی اطلاعاتی شرکت های بزرگ مانند شرکت های کوچک نخواهد بود (همان منبع، ص۳۳).
سطوح اطلاعاتی بازار به سه شکل ضعیف و نیمه قوی و قوی میباشد. در شکل ضعیف قیمت سهام منعکس کننده تمامی اطلاعات تاریخی مربوط به قیمت سهام، حجم معاملات و معاملات عمده است، به این علت سرمایه گذاران با بررسی اطلاعات تاریخی نمی توانند به اصطلاح بر بازار فائق آیند. در شکل نیمه قوی قیمت سهام منعکس کنده تمامی اطلاعات عمومی و منتشر شده در بازار است. بنابرین اطلاعات موجود در بازار در انجام معاملات بی تأثیر است. در شکل قوی قیمت سهام منعکس کننده تمامی اطلاعات عمومی و محرمانه است. بنابرین دارندگان اطلاعات نهانی نمی توانند به علت موقعیت دسترسی به این اطلاعات، بازده تعدیل شده بر اساس ریسک بیشتری از بازار به دست آورند. البته این حالت اغراق آمیز در واقعیت روی نمی دهد و بیشتر صورت نظری به خود گرفته است. در شرایطی که هیچ یک از سطوح کارایی در بازار وجود نداشته باشد، به آن بازار، بازار ناکارا گفته می شود (همان منبع، ۳۴).
در بازار کارا در سطح قوی، هیچ گروه از سرمایه گذاران در مقایسه با سایر سرمایه گذاران اطلاعات بیشتری ندارد. به بیان دیگر تمامی اطلاعات موجود در دست همگان است و هیچ کس بازدهی بیشتری نمی تواند به دست آورد. آزمون های این سطح از کارایی به بررسی بازده گروههای خاص سرمایه گذاران در مقایسه با متوسط بازار می پردازد. گروههای مذبور شامل: دارندگان اطلاعات نهانی، سرمایه گذاران حرفه ای، تحلیل گران اوراق بهادار در شرکت های مشاوره سرمایه گذاری و مدیران صندوق های سرمایه گذاری بازار پول و سرمایه هستند (همان منبع، ۳۵).
مقررات مربوط به بازار سهام در تمامی کشورها که نهاد ناظر بازار سرمایه دارند، دارندگان اطلاعات نهانی را موظف به افشا اطلاعات میکند. در عین حال تحقیقات در این حوزه نشان داده است که دارندگان اطلاعات نهانی علیرغم وجود قوانین و مقررات نظارتی، بازده بیشتری از متوسط بازار کسب میکنند. (آلوی[۱] ، ۲۰۰۷)
همچنین تحقیقات نشان داده است سرمایه گذاران حرفه ای به علت دسترسی به اطلاعات خاص، قادرند بازده بیشتری در مقایسه با متوسط بازده بازار کسب کنند. این بازده خصوصاًً پس از انجام معاملات عمده و تعدیل سودهای دوره ای قابل ردیابی است (هرشلیفر[۲] ، ۲۰۰۳).
فرضیه بازار کارا معتقد است بازار مالی تمامی اطلاعات مربوط به یک سهم را در اختیار تمامی سرمایه گذاران قرار میدهد و از طرف دیگر رقابت سرمایه گذاران برای استفاده از فرصت های سودآورِ استثنایی، این فرصت ها را به حداقل و نهایتاًً صفر می رساند (کاهنمن و سایرین[۳] ، ۱۹۸۲).
بر اساس چارچوب سنتی اقتصاد، عاملان و کارگزاران اقتصادی کاملاً عقلایی فرض میشوند و عواملی که آن ها را از حالت عقلایی خارج کند وجود ندارد. البته ممکن است معدودی از افراد دچار تورش شوند اما در مجموع حرکت بازار بر مدار رفتار عقلایی است، در این وضعیت، قیمت اوراق بهادار برابر ارزش ذاتی (بنیادی[۴] ) آن است. تحلیل گران اوراق بهادار در شرکت های مشاوره سرمایه گذاری نیز بازده بیش از بازار کسب میکنند که به علت زمان بندی مناسب برای ورود به بازار و خروج از آن و توانایی در انتخاب سهام میباشد (براون[۵] ، ۲۰۰۹).
تورش های رفتاری[۶]: منظور از تورش، انحراف از تصمیم گیری های درست و بهینه است. از آنجایی که زمان و منابع شناخت محدود هستند، نمی توانیم داده هایی را که از محیط اخذ میکنیم به صورت بهینه مورد تجزیه و تحلیل قرار دهیم. بنابرین ذهن انسان به طور طبیعی از قواعد سر انگشتی استفاده میکند. اگر از چنین روش های ابتکاری به طور مناسب استفاده شود، میتواند مؤثر واقع شوند، در غیر اینصورت تورش های غیر قابل اجتنابی پیش خواهند آمد. به طور کلی ممکن است اشخاص در فرایند تفکر و تصمیم گیری دچار خطا شوند (ریتر[۷]، ۲۰۰۳).
منابعی که باعث ایجاد تورش در فرایند تفکر و تصمیم گیری افراد میشوند عبارتند از:
الف: روش های ابتکاری؛ ب: خود فریبی و ج: تعاملات اجتماعی (فلاح پور و عبداللهی، ۱۳۹۰).