هدف اصلی گزارشگری مالی این است؛ برای کسانی که به گزارشهای مالی بیشترین علاقه دارند، اطلاعات مفیدی ارائه شود. ولی باید هدفهای خاصی را هم مشخص کرد تا بتوان سود گزارش شده را به درستی درک کرد. این هدفهای خاص عبارتند از:
۱-استفاده از سود به عنوان معیار سنجش کارایی مدیریت.
۲- استفاده از هدفهای متعلق به سود تاریخی برای پیش بینی آیندهی شرکت و یا سودی را که در آینده تقسیم خواهد کرد.
۳- استفاده از سود به عنوان معیاری برای سنجش میزان موفقیتهای شرکت برای تعیین دستاوردهای آن که مدیریت بر این اساس تصمیمات آیندهی خود را اتخاذ خواهد کرد(هندریکسون و ون بردا، ۱۳۸۵).
۲-۲-۹ مفهوم سود
از دیدگاه عملی سود حسابداری را بدین گونه تعریف کرده اند: تفاوت بین درآمد تحقق یافته ناشی از معاملههای دوره و بهای تاریخی منقضی شده مربوطه. تعریف مذبور بیانگر این است که سود حسابداری دارای پنج ویژگی میباشد:
۱- سود حسابداری مبتنی بر معاملههای واقعی است که شرکت آنها را انجام داده است (سود حسابداری اصولا از تفاوت درآمد فروش کالاها یا خدمات با هزینه های لازم برای انجام دادن این فروش به دست می آید).
۲- سود حسابداری بر مبنای فرض دوره زمانی، به عنوان یک امر بدیهی قرار دارد و به عملکرد مالی شرکت در طی یک دوره زمانی مفروض یا مشخص اشاره دارد.
۳- سود حسابداری که بر مبنای اصل تحقق درآمد قرار دارد، ایجاب می کند تا درآمد تعریف شود، آن را اندازه گیری و ثبت نمود.
۴- سود حسابداری ایجاب می کند که بهای جاری را بر حسب بهای تاریخی اندازه گیری کرد، یعنی باید اصل بهای تاریخی را به صورت دقیق رعایت نمود.
۵- سود حسابداری ایجاب می کند که درآمدهای تحقق یافته دوره، در رابطه با هزینه های مربوط، مناسب یا ذیربط مورد توجه قرار گیرند. از این رو سود حسابداری بر مبنای اصل تطابق قرار دارد.
سود یکی از اقلام مهم و اصلی صورتهای مالی است که در نوشته های مختلف کاربردهای متفاوت دارد. معمولا سود به عنوان مبنایی برای محاسبه مالیات، عاملی برای تدوین سیاست پرداخت سود تقسیمی، راهنمایی برای سرمایه گذاری و تصمیم گیری و عاملی برای پیش بینی به تصور در می آید. سود به عنوان یک ابزار یا وسیله پیش بینیکننده، افراد را در امر پیش بینی سودها و رویدادهای اقتصادی آینده یاری میدهد. در واقع ثابت شده است که برای پیش بینی مقادیر سود میتوان از مقادیر سود در گذشته (بر مبنای بهای تاریخی و ارزش جاری) استفاده کرد. سود شامل نتیجههای «عملیاتی یا سود عادی» و نتیجههای «غیرعملیاتی ناشی از رویدادهای غیرمترقبه» می شود، که مجموع آنها برابر است با سود خالص. فرض بر این است که سود عادی امری جاری و مستمر است؛ ولی سود و زیان غیرعملیاتی ناشی از رویدادهای غیر مترقبه چنین نیست. نتیجه پژوهشها نشان میدهد که برای پیش بینی سود آینده، سود عادی یا جاری نسبت به سود خالص برتری دارد. از آن جا که چنین دستآوردههایی بدان معنی است که رفتار سود خالص جنبه غیرعادی دارد و از نظر تصمیم گیری برای سرمایه گذاری نمیتواند مفید باشد، بنابرین معقول است از معیاری از سود استفاده شود که به پیش بینیهای دقیق بینجامد. به بیان دیگر، شاید نیاز به توانایی در امر پیش بینی سالم از سود هموارسازی قابل توجیه باشد و هدف مدیریت در چنین اقدامی آن باشد که به استفاده کنندگان صورتهای مالی خارج از سازمان شکلی موجه از روند سود، در طول زمان ارائه نماید. هموارسازی سود یعنی کاستن آگاهانه از نوسانهای سود و رساندن آن به سطحی که برای یک شرکت عادی باشد. تعریف مذبور بدین معنی است که بین تعداد زیادی رویه حسابداری و معیارهای اندازه گیری یکی را انتخاب کرد تا رفتار نوسانی سود حسابداری به حداقل برسد. تمایل به افزایش قابل اتکا بودن روش پیش بینی در مورد سود و کاهش ریسکی که بر اعداد و ارقام حسابداری سایه میافکند این انگیزه را ایجاد می کند که مدیریت به هموار ساختن سود اقدام نماید(بلکویی،۱۳۸۱).
۲-۲-۹-۱ سود به عنوان یک معیار سنجش کارایی
عملیات کارایی یک واحد تجاری بر جریان سود تقسیمی جاری و فرایند استفاده از سرمایه اثر می گذارد. از این رو همه دارندگان سهام عادی به کارایی مدیریت توجه خاص مینمایند. اگر مدیریت کنونی دارای کارایی لازم نباشد احتمالا سهامداران دست به اقدامات مقتضی بزنند تا در مدیریت شرکت تغییراتی صورت گیرد و یا این که برای افزایش کارایی مدیریت اقدام به اجرای برنامه هایی در زمینه دادن پاداش یا ایجاد انگیزه در آنها بنمایند. سهامداران بالقوه پیش از سرمایه گذاری در سهام یک شرکت درصدد ارزیابی و قضاوت درباره مدیریت آن برمیآیند. در هر یک از اقدامها اقدامی که در جهت ارزیابی کارایی مدیریت صورت میگیرد به گونه ای است که مبنای تصمیم گیریها خواهد شد. هیات استانداردهای حسابداری مالی در استاندارد شماره ۱ از مفاهیم حسابداری مالی هدف از تعیین کارایی را بیان کرد. استاندارد مذبور بیانگر این است که: «گزارشات مالی باید درباره عملکرد مالی شرکت طی یک دوره، اطلاعاتی ارائه کند» (هندریکسون و ون بردا، ۱۳۸۵).
۲-۲-۹-۲ سود به عنوان یک وسیله برای پیش بینی
بیانیهی شماره ۱ از مفاهیم حسابداری مالی بیانگر این است که سرمایه گذاران، بستانکاران و سایر افراد تمایل دارند که خالص جریانهای نقدی آیندهی شرکت را برآورد کنند، ولی اغلب آنها با بهره گرفتن از سود میکوشند قدرت سودآوری شرکت را برآورد نمایند، سودهای آینده را پیش بینی کنند و یا ریسکهای مربوط به سرمایه گذاری در شرکت یا دادن وام به آنها را مورد ارزیابی قرار دهند. ارزش جاری یک شرکت و ارزش یک سهم آن به جریان سود آینده بستگی دارد که از جانب شرکت به سوی سهامداران جریان خواهد یافت. یک سهامدار کنونی، بر اساس این انتظارات نسبت به نگهداری یا فروش سهام تصمیم میگیرد.
دارندگان اوراق قرضه و بستانکاران کوتاهمدت هم به سود آیندهی شرکت توجه خاص مینمایند. هر قدر انتظار به سود شرکت بیشتر باشد، انتظار این که بستانکاران بازده سالانهی خود را دریافت خواهند کرد بیشتر خواهد شد و نیز انتظار این که شرکت بتواند اصل بدهی را در سررسید بازپرداخت نماید، بیشتر خواهد شد.