در هرنظام قشربندی اجتماعی، افراد و گروه ها به طریقی رتبه بندی میشوند که از لحاظ قدرت، ثروت و منزلت نابرابرند . سه مشخصه قشربندی اجتماعی، یعنی ثروت ، قدرت و وجهه تا اندازه ای مستقل عمل میکنند (علاقه بند، ۱۳۸۰: ۱۵۰).
وارنر به جای استفاده از کلمه طبقه از واژه پایگاه استفاده کردهاست. به عقیده وی طبقه عبارت است از دو یا چند قشر یا گروه که بنا براعتقاد افراد اجتماع و توسط آنان در پایگاه های اجتماعی بالاتر یا پایین تر رتبه بندی میشوند . مبنای این رتبه بندی شاخص هایی مانند : درآمد، تحصیلات، شغل، محل سکونت و غیره میتواند باشد (ملک، ۱۳۸۵: ۶۹). بنابرین یکی از ارکان اساسی توسعه در هرجامعه موفقیت در تحصیل علم و دستیابی به مشاغل اجتماعی گوناگون است . چون سهم افراد از این موقعیت ها به نسبت جایگاه طبقاتی شان با یکدیگر متفاوت است؛ به طوری که تعلق و اختصاص به طبقات اجتماعی – اقتصادی متفاوت، تمایزاتی را در برخورداری و محرومیت ها از فرصت ها و امکانات آموزشی به وجود می آورد ؛ این تمایزها امکان تثبیت پایگاه و منزلت اجتماعی برای طبقه بالا، تغییر و تحرک اجتماعی به پایگاه و منزلتی برتر برای طبقه متوسط و نومیدی در تغییر وضعیت و موقعیت برای طبقه محروم را زمینه سازی میکند. بر همین اساس اندیشمندان برای مطالعه موضوع نابرابری فرصت های آموزشی، علاوه بر استعداد، علاقه و گرایش، زمینه خانوادگی را مهمترین عامل برای دست یابی به فرصتهای آموزشی بهتر ذکر کردهاند.
رابطه بین خاستگاه اجتماعی و موفقیت تحصیلی، محصول پیچیده ی : تفاوت فرهنگی انتقال یافته به کودک، انگیزش های تحصیلی متفاوت و تکرار گزینش های تحصیلی است (کاشی و شیخاوندی، ۱۳۷۳: ۹۳). با این که موفقیت دانش آموزان به توانایی و استعداد آن ها بستگی دارد، اما دسترسی به منابع و امکانات آموزشی، مدرسه ی خوب و معلم متخصص میتواند موفقیت های بعدی آن ها ر ا تحت تأثیر قرار دهد . با این حال، متغیرهای طبقه اجتماعی، نابرابری اجتماعی و اختلاف های طبقاتی بر بسیاری از مقوله ها از جمله عملکرد تحصیلی و موفقیت های بعدی دانش آموزان تأثیرگذار است . برای نمونه، همان طور که پیشتر نیز اشاره شد، اختصاص به طبقه اجتماعی بالا شأن اجتماعی را سبب شده، مطلوبیت انگیزشی را بالا برده و جابه جایی طبقاتی را مقدور میسازد . برعکس، تعلق به طبقات اجتماعی پایین حساسیت تحصیلی والدین و اعمال نظارت بر کار درسی دانش آموز را تقلیل داده و بهره وری از تکنولوژی آموزشی را در داخل و بیرون مدارس کاهش میدهد . از این رو می توان گفت نابرابری فرصت های آموزشی، عملکرد تحصیلی دانش آموزان را تحت تأثیر قرار خواهد داد. دانش آموزان متعلق به طبقات اجتماعی پایین، در مقایسه با همتاهای خود زودتر به سطحی از تحصیل میرسند تا به مشاغل اجتماعی بهتر و بالاتر از خاستگاه طبقاتی شان دل ببندند (اردهائی و همکاران، ۱۳۹۱: ۱۲۹) .
بنابرین، نابرابری آموزشی امکان تحرک اجتماعی و رقابت را برای این طبقات تضعیف نموده و اعمال محدودیت در امکان ها و فرصت های آموزشی، هر گونه آموزش مکمل را بازداشته و آموزشهای ضروری را محدود میسازد. در نتیجه، فقر موقعیتی در این طبقات از نسلی به نسل دیگر انتقال یافته و ر وز به روز بر شکاف طبقاتی افزوده خواهدشد . این مسأله برای پیشرفت جوامع (به خصوص کشورهای در حال توسعه) میتواند معضلی اساسی تلقی شود.
۲-۱-۳-برابری فرصت های آموزشی
شکی نیست که توزیع عادلانه امکانات و فرص تها برای اقشار محروم که از امکانات مالی محدود برخوردارند، یکی از آرمان های مطلوب یک جامعه تساوی خواه و عدالت طلب است و مسلم است که آموزش عالی میتواند یکی از کانال های مهم توزیع عادلانه امکانات و فرصت های آموزشی برای قشرهای بیشتری از جامعه باشد (توسلی، ۱۳۸۶ :۱۹۹).
یکی از جدی ترین مسائل در جهان گستردگی شکاف بین فقیر و غنی است، در میان فقر گسترده جهانی که در واقع روز به روز بدتر هم می شود، قسمت کوچکی از جمعت جهان از فراوانی ثروت و دان شهای جدید لذت میبرند. یکی از جنبههای این اختلاف در دارایی ها، شکاف دیجیتالی است، که به تعبیری می توان آن را تفاوتهای زیاد در دسترسی به فن آوری اطلاعات و ارتباطات پیشرفته دانست. میلیون ها نفر در آفریقا، آسیا و آمریکای لاتین برای بقا و زنده ماندن در این فقر مهلک تقلا میکنند در حالی که دیگران در دنیای صنعتی از تسهیلاتی که فن آوری های پیشرفته ارتباطات فراهم نموده لذت میبرند، و از مزایای فرصت های آموزشی که به وسیله فن آوری اطلاعات و ارتباطات فراهم شده بهره مند میشوند، همچنین کار در دفاتر به واسطه استفاده از فن آوری های جدید اثربخش تر شده و بهره وری بالاتر رفته است. یکی از بدترین اثراتی که شکاف دیجیتالی داشته است، تأثیر منفی در تلاش های آموزشی در کشورهای درحال توسعه میباشد. فن آوری های دیجیتال فرصت های جدید محرکی در دستیابی به حجم وسیعی از اطلاعات جاری درباره تقریباً همه موضوعات، همچنین ارتباط بین اندیشه ها به روش های پویا و کارکردن اثربخش تر از زمان گذشته را برای فراگیرندگان در دنیای صنعتی فراهم میکنند. بدون دسترسی به مزایای فن آوری اطلاعات و ارتباطات، فراگیرندگان در کشورهای کمتر توسعه یافته ممکن است که بیش از گذشته از همتایان خود، در کشورهای صنعتی عقب بمانند (تین، ۲۰۰۲: ۲۱۰ به نقل از توسلی، ۱۳۸۶: ۱۹۹).
آموزش یکی از مهمترین ابزار توزیع رفاه و فرص تهای اقتصادی در جوامع است. فراهم آوردن فرصت های برابر در آموزش تحرک عمودی (اجتماعی) و تحرک اقتصادی و اجتماعی را در قسمتهای فقیر جامعه افزایش میدهد. همچنین نابرابری آموزشی یکی از سرچشمه های نابرابری اقتصادی و اجتماعی است (علاقه بند، ۱۳۸۰: ۱۵۱).
برابری آموزشی برای جوامعی که آموزش یک تعیین کننده حیاتی فرصت های زندگی میباشد یک واجب اخلاقی به شمار می رود. هنوز بعضی از مدیران در خصوص سرمایه گذاری آموزش مردمان بسیار نیازمند اکراه داشته و در مورد این که آیا این پول در نتایج آموزشی این دسته از دانش آموزان تفاوت ایجاد میکند بدبین هستند (لوین، ۲۰۰۹ :۵ به نقل از توسلی، ۱۳۸۶ :۱۹۹).
۲-۱-۳-۱- فناوری اطلاعات و برابری فرصت های آموزشی