پوشش ممکن است تصویر دوست داشتنی تری از فرد به جامعه و به دیگران القا کند و از این رو دیگران را تحت تاثیر قرار دهد. با بهره گرفتن از تغییر در بدن و تغییر ظاهر فردی با بهره گرفتن از لباس های ویژه و خاص، افراد میتوانند دیدگاه دیگران را نسبت به خود تغییر دهند و خود را جذاب تر جلوه دهند. این ارزیابی مطلوب و مساعد از سوی دیگران، ممکن است به این منجر شود که فرد خود پنداره خویش را تقویت کند (کیسر[۲۸]،۱۹۹۷).
زنانی که از بدن خود ناراضی هستند، امکان دارد لباس هایی بخرند و یا بپوشند که قسمت های ناخوشایند را پوشانده و یا بر قسمت های خاصی تأکید داشته باشد. این نوع از پوشش به فرد کمک میکند تا خود پنداره خود را در راستای تصویر بدنی ایده آل سوق دهد. همچنین از رژیم غذایی نیز امکان دارد به عنوان ابزاری برای کسب تصویر بدنی مطلوب و نزدیک به تصویر بدنی ایده آل ، استفاده شود (رابینسون[۲۹]، ۲۰۰۳).
تصویر بدنی یک جنبه از خود پنداره است. خود پنداره ادراک کلی است از چیزی که هستیم (کیسر،۱۹۹۷).
خودپنداره را به عنوان تصویر کلی فرد درباره خودش تعریف میکند که شامل تجربیات واقعی و تفسیر این تجربیات است. در تصویر کلی، خود پنداره چند بعدی است و دارای چند سطح از خود است. تصویر بدنی و عزت نفس به عنوان جنبههای بسیار مهم خود پنداره بررسی میشوند( کلیش،[۳۰] ۱۹۷۵).
تحقیقات نشان دادند که رابطه معناداری بین شاخص توده بدنی و نارضایتی از تصویر ذهنی بدنی وجود دارد (عمیدی ، غفرانی پور و حسینی ،۱۳۸۵).
همچنین پژوهش های دیگری به ارتباط بین تصویر بدنی و خود پنداره با متغیرهای روان شناختی پرداختهاند که از آن جمله می توان به این موارد اشاره کرد، تصویر بدنی با کمال گرایی وابسته به اجتماع و درونی سازی پیام های اجتماعی (گراماس و شوارتز، ۲۰۰۹) ، نیاز برای پنهان کردن نقص ادراک شده از دیگران ( ری ، وریند، و همکار ،۲۰۰۹)و کمال گرایی ( ولچ[۳۱]، میلر[۳۲]، ویلانکورت،[۳۳] ۲۰۰۹ (مک گی هویت ، شری، پارکین و فلت ۲۰۰۵ ، هنستوک و اماهونی ، ۲۰۰۲) میزان جذابیت جسمانی و ظاهری ( بالمان[۳۴]، اتکاف ویلهلم، ۲۰۰۸) شبکه دوستان و تاثیر همسالان ( هچینسون و رپی، ۲۰۰۷) ، تاثیر متقابل شخصیت ( لوندین[۳۵]، فن سوئست، رولد و اسکولبرگ ۲۰۰۶) ، نقش قومیت ( ریکسیاردلی، مک کابی، ویلیامز و تامپسون، ۲۰۰۷) و آسیب های روان شناختی (آکارد، کرول و کیرنی کوک، ۲۰۰۲) ارتباط معنادار دارد.
بدین گونه که با افزایش میزان نمایه توده بدنی، رضایت از تصویر بدنی کمتر می شود. آن ها همچنین اشاره میکنند که بیشتر دختران با آنکه قد و وزن طبیعی داشتند از ظاهر خود ناراضی بودند. نشان دادند که بین افراد متقاضی جراحی زیبایی، افرادی که جراحی زیبایی انجام دادهاند و افراد عادی از نظر تصویر بدنی، شاخص حجم بدنی، سلامت عمومی و خود پنداره تفاوت معناداری وجود دارد. )گل پرور ، کامکار و ریسمانچیان،۱۳۸۶) نشان دادند که اضافه وزن با خود پنداره بدنی راعم از وزن ذهنی و ارزشیابی قیافه در زنان خود معرف به مراکز کاهش وزن ارتباط دارد. رفتارهای خوردن آشفته با رفتارهای وارسی بدن بیشتر همراه است و به طور کلی این رفتارها در زنان نسبت به مردان بیشتر است. فشار برای لاغری امکان دارد که عزت نفس زنان را تهدید کند. زیرا به جای اینکه از ارزش های دیگر استفاده کنند، از ظاهر به عنوان منبع عزت نفس استفاده میکنند )جری[۳۶] و کوسرت[۳۷]،۲۰۰۷).
مطالعات نشان داد زنانی که ظاهر خود را بیشتر مورد ارزیابی قرار میدهند، عزت نفس کمتری دارند و بیشتر تحت تاثیر فشارهای لاغری هستند. نتایج پژوهش آن ها گویای این بود که زنان با سرمایه گذاری بالا بر تصویر بدنی، به تصاویر لاغر ارائه شده از رسانه ها بیشتر توجه دارند و به آن ها پاسخ میدهند (کارن[۳۸] و جری[۳۹]،۲۰۰۸).
همچنین مطالعه نشان داد که نارضایتی عضلانی و نارضایتی از وزن بدن، دو مؤلفه ای هستند که مردان را به رفتارهای مدیریت بدن ترغیب میکنند) تیلکا ،[۴۰]۲۰۱۱).
شاخص توده کلی بدن بهترین پیشبینی عینی خوردن مختل و تصویر بدنی است . نیز ادراک ذهنی از وزن و شکل بدن ، بزرگتر از شکل و وزن واقعی بود که مرتبط با خوردن مختل، عزت بدنی و نارضایتی از بدن بود. )باردن – کن[۴۱]، ۲۰۰۸) و نیز مطالعات نشان دادند که فشارهای ادراک شده از رسانه ها در مردان تاثیر گذار تر از زنان بود. در حالی که زنان به متغیرهای زیستی – روانی- اجتماعی واکنش بیشتری نشان میدهند.
۲-۳-بخش سوم : گروه درمانی
۲-۳-۱تعریف گروه درمانی
گروه درمانی فعالیتی است جهت افزایش آگاهی افراد از خودشان و دیگران و کمک به آن ها در جهت روشن ساختن تغییراتی که در زندگی مایلند بدان دست یابند(کوری و کوری[۴۲]،۱۳۸۶).
۲-۳-۲- رویکردهای نظری رواندرمانی گروهی
مهم ترین تصمیم در گروه درمانی، اتخاذ یک موضع نظری برای گروه درمانی است. سمت گیریهای نظری دیدگاهی در زمینه مشکل روانشناختی به دست میدهد در نتیجه درمانگر را در تعیین و شناسایی اهداف ممکن کمک میکند. برای مثال در گروه درمانی بین فردی یالوم، مشکل روانشناختی، مشکل در روابط بین فردی است؛ در نتیجه هدف این گروه درمانی، یاری رساندن به افراد و اعضا است تا تواناییهای ارتباطی شان را اصلاح کنند.
-
- نظریه ها چارچوب مفهومی برای فهم معنای رویدادهایی که در گروه رخ میدهند، به دست میدهند برای مثال، به درک اینکه در گروه چه می گذرد، چه چیز در گروه مشاهده شود و غیره کمک میکنند.
- نظریه اشاره به فرآیندهایی دارند که در گروه فعال میشوند و به اعضا کمک میکند تا به سوی اهدافشان حرکت کنند. درمانگر مداخله میکند تا آن فرایندها را فعال کند.
رویکردها و نظریه پردازان گروه درمانی
رویکردها
نظریه پرداز
بین فردی
یالوم-لیزک
روانکاوانه
بیون ، شیدلینگر، آلونسو ،راتان ، استون
رویکردهای سیستم های اجتماعی
آگازارین ، بورلو ، دورکین،
شناختی – رفتاری
بک ،رز، وایت
سایکودراها
مورینو ، بلاتز ،کیپر
درمان باز تصمیم گیری
گولدینگ ، گلدفیلتر
درمان وجودگرا
یالوم ، مولان
- رویکرد گروه درمانی بین فردی[۴۳]
رویکرد بین فردی، رایج ترین رویکرد در گروه درمانی است. آشنایی با این رویکرد برای هر درمانگری اساسی است زیرا اکثر نظریات گروه درمانی، عناصری از این رویکرد را اقتباس کرده اند.