پیامدها : اطلاعات دارای تأثیر اساسی بر تصمیمگیریهاست. اگر تصمیمهای گرفتهشده بر مبنای اطلاعات مغرضانه، گمراهکننده، نامربوط و یا ناقص باشد، نتایج نامطلوبی به بار خواهد آمد و تصمیمگیرنده متضرر خواهد شد. ازاینرو استفاده کنندگان از اطلاعات، خواستار بررسی مستقل صورتهای مالی هستند.
پیچیدگیها : استفاده کنندگان از اطلاعات مالی میدانند که موضوعات پیچیده مالی همواره ممکن است دارای اشتباهات سهوی و یا عمدی باشد. در نتیجه برای به دست آوردن رضایت مطلوب از کیفیت اطلاعات باید افراد متخصص به اطلاعات مذکور اعتبار ببخشند. با توجه به مطالب یادشده میتوان گفت که استفاده کنندگان اطلاعات مالی درمییابند که بدون کمک افراد مستقل که به اطلاعات مذکور اعتبار میبخشند، امکان دریافت اطلاعات باکیفیت مطلوب وجود ندارد. این افراد مستقل حسابرسان و خدمات ارائه شده از طرف آنان، حسابرسی هست (ارباب سلیمانی، ۱۳۸۹).
۲-۸ فرایند حسابرسی
اگرچه برخی از روشهای رسیدگی از یک کار به کار دیگر تفاوت میکند، اما مراحل اساسی فرایند حسابرسی در بیشتر موارد اصولاً یکسان و به شرح زیر هست:
۱ )شناختی از سیستم کنترل داخلی به دست آورید که برای برنامهریزی کافی باشد.
نوع و حدود روشهایی که در هر کار معین باید اجرا شود به طور قابلملاحظهای به مؤثر بودن سیستم کنترل داخلی صاحبکار در پیشگیری از رخداد اشتباهات بااهمیت در صورتهای مالی بستگی دارد. حسابرسان پیش از ارزیابی تأثیر سیستم کنترل داخلی، باید بدانند سیستم مذبور چگونه کار میکند. یعنی چه روشهایی و توسط چه کسانی اجرا میشود، چه کنترلهایی وجود دارد، انواع مختلف معاملات چگونه پردازش و ثبت میشود، چه مدارک حسابداری و چه مدارک مثبته دیگری وجود دارد.منابع اطلاعاتی درباره سیستم کنترل داخلی صاحبکار شامل مصاحبه با کارکنان صاحبکار، کار برگهای رسیدگی سالهای قبل، بازدید از کارخانه، مطالعه دستورالعملهای اجرایی صاحبکار و مطالعه روشهای مورداستفاده در پردازش هر گروه معاملات است (رحیمیان، ۱۳۸۴).
۲) احتمال خطر (ریسک) کنترل را برآورد و آزمونهای اضافه بر آنچه دربند ۱ بالا انجامشده است، را برای کنترلهای طراحی کنید
حسابرسان پس از تجزیهو تحلیل ساختار کنترل داخلی باید تعیین کنند که ساختار مذبور به شکلی که طراحی شده است، بهقدری قوی و مناسب است که از رخداد تحریفهای بااهمیت پیشگیری یا آن ها را کشف و اصلاح کند. حسابرسان پس از برآورد احتمال ریسک کنترل، در صورتیکه تشخیص بدهند که سیستم کنترل داخلی ضعیف است (یعنی، احتمال ریسک کنترل زیاد باشد)، برای کاهش احتمال ریسک حسابرسی تا حد قابلقبول، تنها بر آزمونهای محتوا اتکا خواهند کرد. از طرف دیگر، چنانچه سیستم بتواند از تحریف بااهمیت جلوگیری یا آن ها را کشف و اصلاح کند، حسابرسان باید تصمیم بگیرند کدام کنترل داخلی دیگری وجود دارد که میتوانند آن را بهطورکلی آزمون کنند.
۳)آزمونهای اضافی کنترلها را اجرا کنید
برای تعیین اینکه روشهای اصلی کنترل داخلی بهخوبی طراحی شده و به نحو مؤثری اعمال میشود، از آزمونهایی که تأثیر یک روش کنترل بخصوص را اندازهگیری میکند، مبلغ ریالی مانده یک حساب را اثبات نمیکند.
۴) احتمال ریسک کنترل را دوباره برآورد و آزمونهای محتوا را طراحی کنید:
حسابرسان پس از تکمیل آزمون کنترلها احتمال ریسک کنترل را بر اساس نتایج آزمونهای مذبور مورد تجدیدنظر قرار داده و نوع، زمانبندی و حدود آزمونهای محتوای لازم برای تکمیل رسیدگیها را تعیین مینمایند. آزمونهای محتوا، روشهایی هستند که برای اثبات مطلوبیت ارائه هر قلم بخصوص از اقلام صورتهای مالی طراحی میشوند. نمونه هایی از آزمونهای محتوا عبارت است از تأییدیه حسابهای دریافتنی و نظارت برشمارش موجودیهای صاحبکار.
هنگامی که نارساییهای عمدهای در سیستم کنترل داخلی کشف میشود، حسابرسان باید جزئیات آن را به صاحبکار اطلاع دهند. بهطورکلی، ضعفهای عمده (شرایط قابل گزارش) طی نامه مدیریت ارشد ارائه میگردد. در نامه مدیریت، حسابرسان ضعفهای سیستم را بهتفصیل شرح داده و پیشنهادهایی عملی برای بهبود سیستم به مدیریت ارائه میکنند.
۵ )آزمونهای محتوا را اجرا و رسیدگیها را تکمیل کنید.
برخی از روشهای تأیید ماندهحسابها میتواند در مراحل اولیه حسابرسی اجرا شود. اما تنها پس از تکمیل و ارزیابی کنترلهای داخلی است که حسابرسان میتوانند روشهای رسیدگی لازم برای اثبات ماندهحسابها را تکمیل کنند.
۶ ) نوع اظهارنظر خود را مشخص و گزارش حسابرسی را صادر کنید.
ازآنجاکه گزارش حسابرس بهمنزله قبول مسئولیت فراوانی توسط مؤسسه حسابرسی است، مدیر حسابرسی باید ابتدا کاربرگهای رسیدگی را بررسی کند تا از انجام یک رسیدگی کامل، اطمینان حاصل نماید و در مورد نوع اظهارنظر مناسب تصمیم بگیرد. چنانچه حسابرسان بخواهند گزارشی غیر از شکل استاندارد گزارش مقبول ارائه کنند، باید در انتخاب عبارات گزارش حسابرسی بسیار دقت نمایند (رحیمیان، ۱۳۸۴).
۲-۹ مفهوم استقلال حسابرس
حسابرس از طرفی نگران جذب و حفظ صاحبکار و از طرف دیگر نگران وقوع یک نارسایی در اجرای عملیات حسابرسی و در پی آن تحمل زیان مالی و لطمه به خوشنامی خود است. این موضوع تأثیر منفی در قضاوت وی نسبت به ارزیابی شواهد حسابرسی خواهد داشت. مثلاً به خاطر حفظ صاحبکار خود، حسابرس ممکن است، تشویق شود تا به وی اجازه دهد سود خود را بیشتر نشان دهد و یا اجازه محافظهکاری و کمتر نشان دادن سود شرکت را بدهد. این انگیزه های تعارض میتواند آثار گوناگونی بر قضاوت حسابرس داشته باشد که آیا فقط ایفای وظیفه میکند، تا صاحبکار را راضی نگه دارد، و یا به گونهای عمل میکند که هم ایفای وظیفه نموده و هم صاحبکار را حفظ کرده باشد.این نظر وجود دارد که بعضی منافع، روابط و فعالیتها میتوانند تهدیدی واقعی یا متصور برای استقلال حسابرس باشند. ازجمله میتوان بهحق انتخاب حسابرس و پرداخت حقالزحمهی وی توسط صاحبکار اشاره نمود. وابستگی اقتصادی حسابرس به صاحبکار خود، این تصور را به وجود میآورد که مدیریت صاحبکار قدرت نفوذ بر قضاوتهای حسابرس را دارد (انصاری و همکاران،۱۳۹۰).
طبق بیانیه مفاهیم استقلال چارچوب نظری استقلال حسابرس:
«استقلال حسابرس عبارت است از رهایی از فشارها و سایر عواملی که توان حسابرس برای تصمیمگیری بیغرضانه را از بین میبرند».
البته منظور از این تعریف، این نیست که حسابرس باید از همه فشارها و سایر عوامل مؤثر بر توان تصمیمگیری وی رها و آزاد باشد، بلکه باید از عوامل بااهمیتی که باعث میشوند، او تصمیمگیری بیغرضانه نداشته باشد، در امان بماند. در این راستا، استقلال دارای دو بعد است:
۱) استقلال واقعی (فکری): توانایی حسابرسان مستقل برای حفظ بیطرفی فکری در طول دوره قرارداد.