بخش دوم از ادبیات تحقیق، پیشینه تحقیق است. در این قسمت بررسی می شود که آیا در زمینه موضوع مطرح شده، قبلاً تحقیق هایی در جامعه آماری دیگری صورت گرفته است؟ و اگر صورت گرفته، به چه نتایجی دست یافته اند. جلوگیری از کار تکراری، دست یافتن به روشهای جدید و مطالب نو، کمک به شناخت متغیرها و تشخیص روابط بین آن ها و آشنایی با روش های حل مسئله، از جمله سودمندی های بررسی پیشینه تحقیق میباشد.
به طور خلاصه این فصل به بررسی مباحث موجود در خصوص مبانی نظری تحقیق و ادبیات موجود در این زمینه میپردازد. نخست تلاش خواهد شد در خصوص هر یک از ابعاد مورد بررسی در محافظه کاری، نظریه ها و نحوه محاسبه آن در تحقیقات مختلف و همچنین ساختار دستورالعمل پذیرش اوراق بهادار در بورس اوراق بهادار تهران تعاریف، مفاهیم و مطالعات مرتبط در این حوزه مورد بررسی قرار گیرد و در بخش بعد به بررسی و مرور و اجمالی نتایج حاصل از تحقیق های داخلی و خارجی انجام گرفته و هم سو با تحقیق پیش رو پرداخته شود.
۲-۲- محافظه کاری
در حسابداری، محافظه کاری مفهومی است که سابقهای طولانی داشته و طی قرنها تئوری و عملکرد حسابداری را تحت تأثیر قرار داده است (باسو، ۱۹۹۷). ثبتهای تاریخی اوایل قرن پانزدهم میلادی درباره معاملات مشارکتی و تضامنی نشان دهنده این حقیقت است که حسابداری در اروپای قرون وسطی محافظه کارانه بوده است. مفهوم محافظه کاری از زمانی ایجاد شد که ترازنامه مهمترین و اغلب تنها صورت مالی بود و اجزای سود یا سایر نتایج عملیات به ندرت در خارج از شرکتها ارائه میشد.
اولین کاربرد صورتهای مالی برای بانکداران و دیگر اعتباردهندگان بوده و انگیزه آنها از کاربرد محافظه کاری اطمینان از آن بود که سرمایه گذاری آنان به گونه ای مناسب حفظ خواهد شد. از اینرو کم نمایی خالص دارایی مطلوب و حتی شرافتمندانه تلقی می شود چرا که باعث ایجاد حاشیه ایمنی برای وامها بود (هیئت استانداردهای حسابداری مالی[۱]، ۱۹۸۰).
پژوهش های تجربی اخیر در مورد محافظه کاری نشان میدهد که در کشورهای اروپایی طی ۳۰ سال گذشته رویه های حسابداری محافظه کارانهتر شده است. این نتایج شگفت انگیز با مخالفت صریح بسیاری از قانونگذاران بازارهای سرمایه، تدوینکنندگان استاندارد و دانشگاهیان روبرو شده ولی بقای طولانی مدت محافظه کاری و دوام آشکار آن در برابر انتقادها، نشان دهنده این حقیقت است که منتقدان، منافع با اهمیت محافظه کاری را نادیده انگاشتهاند. اگر قانونگذاران و تدوین کنندگان استانداردها بدون درک منافع محافظهکاری، تلاش برحذف محافظه کاری کنند، استانداردهایی ایجاد خواهد شد که به طور جدی برای گزارشگری مالی زیان بار است (واتز[۲]، ۲۰۰۳).
محافظه کاری یکی از ویژگیهای گزارشگری مالی است که در سالهای اخیر به واسطه رسواییهای مالی شرکتهایی مانند انرون و وردکام توجه بیشتری را به سوی خود جلب کردهاست و برخی پژوهشهای اخیر مانند واتز (۲۰۰۳)، رویچوداری و واتز [۳] (۲۰۰۵) و لافوند و واتز [۴] (۲۰۰۸) به طور ویژه بر محافظه کاری تمرکز نموده اند. هرچند بسیاری از حسابداران بر وجود محافظه کاری در تنظیم صورتهای مالی توافق دارند، اما تا به اکنون تعریفی جامع از آن ارائه نشده است. با وجود این، در متون حسابداری دو خصوصیت عمدهی محافظه کاری مورد بررسی قرار گرفته است: اولی، وجود جانبداری در ارائه کمتر از واقع ارزش دفتری سهام نسبت به ارزش بازار آن که توسط فلسام و اوهلسون در سال ۱۹۹۵ میلادی عنوان شد که معرف محافظهکاری از دیدگاه ترازنامهای بوده و معیار نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری ( ) نیز برگرفته از همین تعریف است و دیگری تمایل به سرعت بخشیدن در شناسایی زیانها و به تعویق انداختن شناسایی سودها که معرف محافظه کاری از دیدگاه سود و زیانی است و برهمین اساس باسو در سال ۱۹۹۷ میلادی معیار عدم تقارن زمانی[۵] را معرفی نمود (پرایس[۶]، ۲۰۰۵)، واتز (۲۰۰۳) از بلیس[۷] (۱۹۲۴) در تعریف محافظه کاری چنین نقل نموده است: «محافظه کاری به طور سنتی با ضرب المثل هیچ سودی را پیش بینی نکن، اما همه زیانها را پیش بینی کن تعریف شده است» پیش بینی سود به معنای شناسایی سود پیش از وجود ادعای قانونی نسبت به درآمدهایی که باعث ایجاد آن شده و تأییدپذیری آن درآمدها است تعریف شده است. البته مقصود از محافظهکاری این نیست که باید تمام جریانهای نقدی مربوط به درآمد پیش از شناسایی سود دریافت شوند بلکه باید این جریانهای نقدی تأییدپذیر باشند (مانند شناسایی فروشهای نسیه) در ادبیات حسابداری این ضرب المثل به صورت «گرایش حسابداری به الزام درجه بالاتری ازتأییدپذیری برای شناسایی اخبار خوب[۸] (یعنی سود) نسبت به شناسایی اخبار بد[۹] (یعنی زیان) (باسو، ۱۹۹۷) تفسیرشده است (واتز، ۲۰۰۳).
در پاراگراف ۹۵ بیانیه ی مفاهیم حسابداری شماره دو نیز برای تشریح محافظهکاری چنین آمده است «اگر دو برآورد از یک مبلغ دریافتی یا پرداختی آتی وجود داشته باشد و احتمال وقوع هردو یکسان باشد، محافظه کاری استفاده از برآوردی را دیکته می کند که کمتر خوش بینانه است» (هیئت استانداردهای حسابداری مالی، ۱۹۸۰).
واتز و زیمرمن[۱۰] (۱۹۸۰) در تعریف محافظه کاری چنین نوشتهاند: «محافظه کاری یعنی این که حسابدار باید از بین ارزشهای ممکن برای دارایی ها، کمترین ارزش و برای بدهیها، بیشترین ارزش را گزارش نماید. درآمدها باید دیرتر شناسایی شوند نه زودتر و هزینه ها باید زودتر شناسایی شوند نه دیرتر».