نتایج پژوهش ها نشان میدهند این نوع آموزشها در بهبود توجه کودکان پیش دبستانی عادی (پوسنر و راتبرت، ۲۰۰۵؛ پوسنر و راتبرت، ۲۰۰۷؛ رودا[۲۳۶] و همکاران، ۲۰۰۴؛ دوست[۲۳۷] و لیوسی[۲۳۸]، ۲۰۰۰)، بهبود افراد مبتلا به آسیب مغزی (پنکمن[۲۳۹]، ۲۰۰۴) مؤثر بوده است (مرور بیشتر در مشهدی، ۱۳۸۸).
آموزش حافظه فعال، مداخلاتی نظیر: مداخلات ترمیمی، مداخلات جبرانی و ترکیبی از این دو را در بر میگیرد.
هدف اصلی در مداخلات ترمیمی، تصحیح نارسایی حافظه فعال از طریق تأکید بر ضعف فرد و حوزه ای که او در آن ضعیف است میباشد.
در مداخلات جبرانی بر استفاده از توانایی ها و تجهیزات شناختی-یاد داری فرد در جهت جبران نارسائی حافظه فرد و کاهش نارسائی عملکرد او در حوزه یادگیری میباشد.
در مداخلات ترکیبی هدف بهبود عملکرد در حوزه نارسایی حافظه فعالو افزایش اثربخشی فرایندهای طبیعی حافظه فعال است و در ادبیات پژوهشی اثر بخشی مداخلات نوع سوم بیشتر گزارش گردیده است (مشهدی، ۱۳۸۸).
از جمله مداخلاتی که در این گستره مطرح است، تمرین های رایانه ای شناختی میباشد. این تمرین ها، طیف گوناگونی از فعالیت های تصویری-شنیداری را در بر می گیرند و هدف، بهبود عملکرد شناختی از طریق افزایش تمرکز پایدار، تفکر قبل از انجام عمل و پردازش دیداری- شنیداری بهتر، میباشد (سندفورد، ۲۰۰۳).
یکی از روش های مؤثر در بهبود عملکرد اجرایی، تمرین رایانه ای مؤثر بر حافظه فعال میباشد، که در کاهش نارسائی توجه در افراد مبتلا به اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی مؤثر بوده است. در یک مطالعه، کلینگبرگ و همکاران ( ۲۰۰۲ ) یک گروه از کودکان ۷ تا ۱۵ ساله با نارسایی توجه/بیش فعالی را در یک تمرین رایانه ای حافظه فعال که شامل تکالیف مختلف بود، قرار دادند. هدف این پژوهش کشف اثر بخشی بهبود حافظه فعال از طریق تمرین رایانه ای تکالیف دیداری فضایی و تکالیف کلامی بود . تکالیف شامل یک تکلیف دیداری فضایی حافظه فعال، یک تکلیف فراخنای ارقام معکوس و یک تکلیف فراخنای حرف، و یک تکلیف زمان واکنش بودند. سطح دشواری تکالیف بر اساس کوشش برای هر آزمودنی منطبق شده بود. بر اساس نتایج این مطالعه، این تمرینات توانست باعث تقویت حافظه فعال در این افراد گردد و میزان تمرکز را در گروه نمونه افزایش داد.این پژوهش نشان داد که ظرفیت حافظه فعال از طریق تمرین رایانه ای بهبود یافته است.
همچنین مطالعات دیگری نیز، از اثربخشی تمرین های رایانه ای در کاهش نشانه های نارسائی توجه و بیش فعالی- تکانشگری از طریق بهبود حافظه فعال حمایت کردهاست ( کلینگبرگ، ۲۰۰۰).
به هر حال، بر اساس نظر کلینگبرگوهمکاران ( ۲۰۰۵ )، رشد و تحول سیستم حافظه، احتمالا با تمرین های رایانه ای حافظه فعال شباهت دارد و همین عامل باعث مؤثر بودن تمرین های رایانه ای در بهبود حافظه فعال میگردد.
در مجموع، تمرکز برحافظه فعال و توجه به کاستی ها، یکی از مهمترین عواملی است که در بین بسیاری از رویکردهای درمانی اختلال نقص توجه/ بیش فعالی،جایگاه ویژه ای دارد. بنابرین تعجب آور نیست که تمرین رایانه ای حافظه فعال در جایگاه بالایی از علایق پژوهشگران قرار گرفته است. پژوهش های جدید در مورد افراد مبتلا به اختلال نقص توجه/ بیش فعالی، علاوه بر این که نمایانگر انتقال تمرین های رایانه ای حافظه فعال بر گستره شناختی است ، نشان داده است که سایر توانمندی های شناختی حافظه فعال نظیر هوش سیال نیز تحت تاثیر آن قرار می گیرند(داهلینوهمکاران، ۲۰۰۸ ؛ یائیکی و همکاران، ۲۰۰۸؛ به نقل از لطفی، ۱۳۹۰).
۲-۶-۳ درمان نوروفیدبک
نوروفیدبک یک شکل پیچیده از بیوفیدبک بر اساس جنبههای خاص فعالیت قشری است. در طی فرایند نوروفیدبک بر اساس پارادایم شرطی سازی عامل به فرد آموزش داده می شود تا جنبه ای الکتروفیزیولوژیکی دامنه[۲۴۰]، فرکانس[۲۴۱] و/ یا یکپارچگی[۲۴۲] مغز خود را تنطیم کند. هدف آموزش نوروفیدبک، آموزش به فرد برای دریافت و درک فعالیت های خاص قشر مغز نظیر برپایی آن و آموختن کنترل ارادی بر این فعالیت ها است (ورنون و همکاران، ۲۰۰۴). نوروفیدبک یا ای ای جی بیوفیدبک یک استراتژی درمانی به کار رفته برای کودکان، نوجوانان و بزرگسالان ADHD جهت کاهش نارسایی توجه، تکانشگری و فزون کنشی است (لوبار و همکاران، ۲۰۰۴).
در روش بیوفیدبک درمانگر فرد را در جهت یادگیری کنترل سیستم عصبی خودمختار آموزش میدهد. ابزارهایبیوفیدبک، فعالیت ماهیچه، درجه حرارت پوست، تنفس، ضربان قلب، فشار خون و جریان خون مغز را اندازه گیری میکنند. در بیوفیدبک کاربردی هدف اصلی افزایش آگاهی شخص نسبت به آنچه در جسم حتی مغزش رخ میدهد و افزایش قدرت کنترل بر آن است. با ارائه این تکنیک افراد فیدبک های واضح و مستقیمی را از سیستم فیزیولوژیک خود دریافت میکنند که به آن ها در کنترل عملکرد این سیستم کمک می کند. به عنوان مثال با بهره گرفتن از دستگاه الکترومیوگرام (EMG)، شخص در مورد فعالیت ماهیچه ها و میزان انقباض آن ها آگاهی پیدا میکند و با بهره گرفتن از فیدبک عینی که از دستگاه الکتروکاردیوگرام دریافت میکند میتواند، کنترل بهتری در کاهش، افزایش و تنظیم انقباض عضلاتش داشته باشد. آنچه در روانشناسی رفتاری به عنوان شرطی سازی کنشگر تعریف شده است و به عنوان اصول اولیه یادگیری مطرح شده شده است، در سایبرنتیک به آن نوعی از ارائه فیدبک گفته می شود؛ فیدبک هایی که به صورت پیامدهای مثبت و منفی رفتار داده میشوند و میتوانند ارگانیسم را شرطی کرده و یا تغییر رفتار در او ایجاد کنند. به همین دلیل بسیاری از ، بیوفیدبک را نوعی یادگیری عامل می دانند وبا دیدگاه شناختی آن را به عنوان مدلی از پردازش اطلاعات تعریف میکنند.