-
- انگیزه کسب شهرت:واتز و زیمرمن[۲۴](۱۹۸۳)برای دفاع از این نظریه که حسابرسان در بازار سرمایه از شهرت حرفهای خود دفاع میکنند، به نمونه های تاریخی استناد کردهاند.شهرت انگیزهای برای حفظ استقلال حسابرسان است.بههر حال، انگیزه کسب شهرت سازوکار خود نظارتی برای حفظ استقلال است.
انگیزه تقاضا برای حسابرسی با کیفیت بالا
تحقیقاتی که به بررسی تأثیر نیاز استفاده کنندگان به حسابرسی با کیفیت پرداختهاند، دارای حیطه محدودتری است.اغلب این تحقیقات در این زمینه شامل:
-
- حق الزحمه حسابرسی،
-
- نظریه علامتدهی،
-
- هزینه نمایندگی
- وجود کارگروه حسابرسی، هستند.
-
- حق الزحمه حسابرسی:ویلنبورگ[۲۵](۱۹۹۹) به بررسی رابطه بین کیفیت حسابرسی و پیشنهادات اولیه حسابرس در مورد حق الزحمه پرداخته و نتیجهگیری میکند که کیفیت خدمات حسابرس تحتتأثیر پذیرشحق الزحمه پیشنهادی حسابرس است.
-
- نظریه علامتدهی:وندا والاس[۲۶] تقاضا برای خدمات حسابرسی با کیفیت بالا را در چارچوب نظریه علامت دهی در عرضه اولیه سهام در بازار سرمایه۷۱مورد بررسی قرار داده است.در چارچوب نظریه علامت دهی، اگر خریداران اوراق بهادار نتوانند میان اوراق بهادار باکیفیت و بیکیفیت تفاوت قائل شوند، قیمت بازار اوراق بهادار به گونهای تعدیل میشود تا متوسط کیفیت مورد انتظار اوراق بهادار آماده برای فروش را منعکس سازد.پیامد چنین اقدامی خروج اوراق بهادار باکیفیت از بازار است.در واقع، چنانچه مدیران بر کیفیت نسبی اوراق بهادار خودآگاه باشند، آن ها انگیزه لازم را برای انتقال یک پیام و علامت مشخص از طریق حسابرسی صورتهای مالی با کیفیت بالا خواهندداشت.این پیام انعکاسدهنده فراتربودن کیفیت اوراق بهادار آن ها از متوسط کیفیت موردانتظار بازار است.
-
- هزینه نمایندگی:مطالعات گوناگونی در زمینه هزینه نمایندگی و تقاضا برای حسابرسی با کیفیت بالا انجام شدهاست.دی فاند[۲۷]دریافت که تغییر در نوع مالکیت سازمانها و تغییر در اهرم مالی به طور مستقیم با تغییر در کیفیت حسابرسی ارتباط دارد.مالکان عمده و اعتباردهندگان خواهان اعمال نظارت شدیدتر بر سرمایهگذاریهای خود هستند.یکی از روشهای دست یابی به چنین هدفی، تقاضا برای حسابرسی با کیفیت بالا است.مدیران برای کاهش هزینه نمایندگی و در نتیجه عدم تعدیل حقوق و مزایا از طرف مالکان، از انگیزه کافی برای استفاده از خدمات حسابرسان مستقل برخوردار هستند.در دفاع از عامل هزینه نمایندگی در برانگیختن مدیران برای استفاده از حسابرسان شایسته و مستقلواتز و زیمرتن[۲۸]به شواهدی استناد کردهاند که بر اساس آن ۴۸ درصد شرکتهای پذیرفته شده در بورس نیویورک در سال۱۹۲۶، یعنی سالها قبل از تدوین مقررات بورس اوراق بهادار مبنی بر اجباری کردن حسابرسی، از خدمات حسابرسان مستقل استفاده میکردند.والاس[۲۹](۱۹۸۶)استدلال میکند که فرضیههای نظارت، اطلاعات و بیمه فراهمکننده شواهد کافی برای استفاده مدیران از خدمات حسابرسی با کیفیت بالا است.طبق فرضیه بیمه مدیران برای کاهش هزینه نمایندگی و پیشگیری از تعدیل حقوق و مزایای خود توسط مالکان، از انگیزه کافی برای انجام حسابرسی مستقل برخوردار هستند.در فرضیه اطلاعات، انگیزه مدیران از حسابرسی مستقل، تأکید بر اطلاعات مالی به عنوان ابزاری برای بهبود تصیمگیریهای درون سازمانی از طریق بهبود در کیفیت اطلاعات حاصل میشود.طبق فرضیه بیمه، تقاضا برای حسابرسی با میزان دعاوی حقوقی تهدید کننده مدیران ارتباط مستقیم دارد.چنانچه بتوان مسئولیت مالی داده های گزارششده را به حسابرسان منتقل کرد، در این صورت، طرح دعاوی حقوقی علیه مدیران و اعتباردهندگان و سایر اشخاص حرفهای در بازارهای اوراق بهادار به طور چشمگیری کاهش مییابد.بنابرین، با افزایش طرح دعاوی حقوقی بر علیه مدیران و سایر افراد و گروههای حرفهای فعال در عرصه واحدهای اقتصادی انتظار میرود تقاضای بیمهای برای حسابرسی افزایشیابد.
- کارگروه حسابرسی:ابوت و پارکر[۳۰](۱۹۹۹)تغییر حسابرس مستقل را بررسی کردهاند و نتیجه گرفتند که وجود کارگروه حسابرسی فعال و مستقل در شرکتها با افزایش کیفیت حسابرسی ارتباط نزدیک دارد.نتایج تحقیق آن ها با نظریه کارگزاری(نمایندگی) تطبیق دارد و بیانگر آن است که وجود قوانین به محدود شدن حیطه عمل غیرمسولانه مدیران میشود.لذا، وجود کارگروه حسابرسی باعث میشود که کیفیت حسابرسی از این حیث که حسابرس ممکن است تحتتأثیر تمایلات مدیریت قرار نگیرد، افزایش یابد.
ساختار کیفیت خدمات حسابرسی
کاتاناک و واکر[۳۱](۱۹۹۹) الگوی جامع (البته آزمون نشده)از کیفیت حسابرسی ارائه کردهاند.طبق دیدگاه آنان، کیفیت حسابرسی تابعی از دو عامل مرتبط با عملکرد حسابرس است:اول، شایستگی(از جمله:دانش، تجربه، قدرت تطبیق، کارایی فنی، اثربخشی حسابرسی)، دوم، عملکرد حرفهای(از جمله:استقلال، بیطرفی، دقت حرفهای، تضاد منافع، و قضاوت حرفهای).علاوه بر ویژگیهای فوق، الگوی آن ها شامل تأثیر انگیزه های اقتصادی(از قبیل:میزان حق الزحمه، میزان هزینه حسابرسی، کارایی حسابرسی، دعاوی حقوقی، و خدمات مشاورهای)، و ساختار بازار(از قبیل:رقابت، درجه تمرکز در صنعت، صرفهجوئیهای ناشی از مقیاس و وجود قوانین و مقررات)و تعویض حسابرسان در حالی که برخی از اجزای این نمونه توسط محققان مورد بررسی قرارگرفته است، اما این چارچوب در ساختار تحقیقات مرتبط با کیفیت حسابرسی بدیع است پرسش اینکه کدام عامل بر کیفیت حسابرسی تأثیر بیشتری دارد، باید از طریق انجام تحقیقات پاسخ دادهشود.به علاوه، عناصر نمونه فوق باید به منظور درک جامعتر از تأثیر آن بر کیفیت حسابرسی در شرایط مختلف آزمون شود و در صورت لزوم، تعدیلاتی در آن صورت پذیرد.بنابرین، نیاز به تحقیقات به دلیل تغییرات جدی در محیط حسابرسی بیش از پیش احساس میشود.برخی از این تغییرات شامل گسترش دامنه خدمات اعتباردهی، اصلاح فرایند حسابرسی، نیاز به کاهش فاصله انتظارات و پذیرش فناوری جدید است.به طور خلاصه، توان بالقوه فراوانی برای انجام تحقیقات در زمینه کیفیت حسابرسی وجود دارد.